میناسیان استدلال می کند که به دلیل اختلال روانی مسئولیت کیفری در قبال اقدامات خود در 23 آوریل 2018 ندارد. این اقدامات که به گفته وی انگیزه انتقام از زنان بوده است ، 16 نفر را نیز مجروح کرد. ریسین یکی از آنها بود.

ریسین بعد از تماشای فیلم میناسیان 25 ساله در آن زمان که در دادگاه نشان داده شد ، گفت: “من از شنیدن اینکه این ماموریت او است بسیار بسیار ترسیده ام.” در آن ، او به یک کارآگاه در مورد فلسفه به اصطلاح “incel” می گوید.

میناسیان حمله خود را تلافی علیه جامعه توصیف کرد زیرا او یک باکره تنها بود و معتقد بود زنان با او رابطه جنسی نخواهند داشت. وی گفت که از دو مرد دیگر الهام گرفته شده است ، هر دو آمریکایی ، که از زنان متنفر هستند زیرا آنها با آنها رابطه جنسی ندارند و بعداً جداگانه دست به قتل خواهند زد.

میناسیان برای کارآگاه توضیح داد که اینسل ها مردانی هستند که به طور غیر ارادی تجرد می کنند.

ریسین فقط آنها را “آن افراد” صدا می کند.

وی از خانه شمال تورنتو به مطبوعات کانادا گفت: “من حتی برای نوه ام ، برای دخترم می ترسم.” “او تنها نیست. من نمی دانم جامعه ما چگونه می تواند برای اقدامات آن افراد آماده شود.”

تماشا کنید | دادگاه میناسیان در حال انجام است:

به دلیل COVID-19 ، دادگاه تقریباً در حال وقوع است ، به این معنی که الک میناسیان مجبور نیست شخصاً با بازماندگان و عزیزان قربانیان روبرو شود. 2:02

دو سال پیش ، ریسین از فروشگاه مواد غذایی به خانه می رفت که دید یک وانت باری سفید رنگ در پیاده رو به سمت او حرکت می کند. او را گیج کرد.

فکر کرد شاید راننده گم شده باشد ، یا در حال رانندگی با وانت تحویل گویا است.

اما وانت سریع حرکت کرد.

82 ساله گفت که میناسیان در حالی که وانت اجاره ای اش روی او قرار می گرفت قفل کرد.

او گفت: “من چهره او را دیدم. در ترس او کمی ترس دیدم.” “من خوب نگاهش کردم چون فکر کردم” باشه ، شاید الان با دیدن من متوقف شود. ” اما او متوقف نشد. “

ریسین پرید.

هنگام عبور وانت ، آینه بغل راننده به سمت چپ سرش برخورد کرد.

ریسین گفت: “من فضای لازم برای پرش به جاده را از پیاده رو داشتم ، این همان چیزی بود كه به من كمك كرد و البته به یاری خدا.”

مات و مبهوت به خانه خود رفت و به ساختمان سالخوردگان که در آن زندگی می کند ، رفت. سپس دوستش تماس گرفت و در مورد حمله به او گفت.

رایسین توصیه های دوستش را برای معالجه جراحات خود پذیرفت ، اما گفت که سفر به بیمارستان ضروری نیست.

وی گفت: “این فقط یک دست انداز بود.” “خدا را شکر که زنده ام.”

ریسین گفت که دادگاه میناسیان که قرار است روز دوشنبه از سر گرفته شود ، خاطرات و تأملات دردناکی را در مورد چگونگی تغییر زندگی او پس از حمله ایجاد کرده است.

او هنوز به پیاده روی می رود ، اما زندگی به دلیل همه گیری COVID-19 امروز متفاوت و منزوی تر است.

او اکنون از واکر نیز استفاده می کند ، و خاطرنشان می کند که اگر حمله امروز صورت می گرفت ، می توانست برای او چیزهای دیگری متفاوت باشد.

ریسین گفت: “امروزه نمی توانم از این ماشین دور شوم.”

او زیاد به حمله ون و مردی که پشت فرمان است فکر می کند. و در مورد “آن افراد” مانند میناسیان.

وی گفت: “او تنها نیست زیرا فلسفه ای وجود دارد و آن افراد از آن پیروی می كنند.”

الوود دلانی که مادربزرگش در جریان عصبانیت میناسیان درگذشت ، می خواهد رییسین و سایر قربانیان بدانند که آنها تنها نیستند.

“کل ملت برای قربانیان آنجا هستند”

وی از کاملوپس ، قبل از میلاد گفت: “فقط 10 نفر نیستند که جان خود را از دست داده اند ، یا حتی 16 مجروح ، هزاران نفر در آنجا وجود دارد ، کل ملت برای قربانیان حضور دارند.”

مادر بزرگ دلانی ، دوروتی سیول 80 ساله ، آن روز در راه رفتن به بانک بود که میناسیان از پشت به او ضربه زد.

او هرگز آمدن او را ندید.

دادگاه شنید که سیول قبل از اینکه جلوی ماشین بیفتد و زیر و رو شود به شیشه جلو اتومبیل برخورد کرد.

دلانی گفت که دو غریبه برای کمک به او هجوم آوردند و اضافه کرد که آنها هنگام مرگ هنوز با او بودند.

دلانی خفه شد و گفت: “دانستن اینکه او در انتها تنها نیست ، برای من بسیار مفید بود.”

وی گفت: “سیول” بزرگترین طرفدار ورزش تورنتو بود. او Blue Jays ، Raptors و مورد علاقه خود ، Maple Leafs را دوست داشت. وقتی تیم او شعله های Calgary او را بازی می کردند ، این زوج وقت را با تلفن سپری می کردند.

دلانی گفت: “او قبل از مرگ امیدوار بود که یک برگ دیگر برگ برنده شود.”

دلانی با غریبه هایی که آن روز با “نان” او بودند صحبت کرده است.

حالا او می خواهد آن را پیش پرداخت کند.

دلانی گفت: “من می دانم که قربانیان احساس تنهایی می کنند و این واقعا سخت است ، اما همیشه کسی وجود دارد که می توانید برای کمک با او صحبت کنید و اگر آنها می خواهند با من صحبت کنند ، من در کنار آنها خواهم بود.”

“کمترین کاری است که می توانم برای نان انجام دهم.”