روایت سریال از سال 1947 میلادی که الیزابت دوم هنوز به تخت سلطنت تکیه نزده و در آستانه ازدواج اساسی پرنس فیلیپ می باشد آغاز می شود. همین سریال ماجراهای آبادی سال قبل از سر گروه کرک، اسپاک و اینترپرایز را دنبال می‌نماید که طی آن مجموعه استارفلیت در پی یافتن دنیاهای جدید و تازه هستند. داستان سریال در آیتم یک سری شخصیت لهستانی می باشد که در زندگی آن ها آبادی امر موسی از نظر اخلاقی و معنوی نمود پیدا میکند. نظر هر کسی مطمئنا در مورد سلیقه و جایگاه سنی در دیدن همین سریال کاملا قابل احترام میباشد ولی خیال این که همین سریال صرفا به جهت تینیجرها مناسب میباشد یه اندک مشقت بار گیرانه است. داستان همین گروه معمولا از کودکی شخص آغاز می شود و اصلی حق تقدم مختص خود بازه های مهم و اوج زندگی فرد آیتم لحاظ را اکثر زیر ذربین میگذارد. ولی Shameless مطلقا اساسی محتوای خود برای تمام سلیقه هاست مطمئن باشید به شخصیتها، ایده و روند همین سریال هیچ مشکل جدی وارد نیست یک اثر که در ژانر طنز اساسی مشکلات اجتماعی مانند مواد مخدر و فساد در فی مابین سنین متفاوت دست و پنجه نرم میکند و سیاهی یک جامعه بیمار را به سناریو میگذارد. ولی بیشتر اتفاقات پیرامون سریال به صورت منطقی می تواند اتفاق بیفتد و چیز به دور از ذهنی نیست. باید قبول کنیم که ماجرا های پیرامون خلقت انسان از وضعیت اسطوره ای خود درآمده میباشد و اهمیت اعتنا به پیشرفت های بشر به رخ یک عمر انعطاف پذیر می بایست آن را قبول کنیم که سریال لوسیفر در نشان دادن آن مضاعف ماهرانه کار کرده است. در این مطلب کاری به نگاه فقاهتی یا برداشتهایی که از سریال لوسیفر می شود نداریم و فقط در چند خط به تفسیر محتوای ارزشمند همین سریال میپردازیم. اصلی طنز بسیار ناچیز خویش کارایی دارد که برخی ویژگی های لوسیفر را که در قالب انسان ظاهر شده هست به بیننده نشان دهد. سریال مندلورین یا این که ماندالورین (The Mandalorian) که در دنیای ذهنی نزاع ستارگان در جریان میباشد، درباره یک تفنگدار تنها به اسم ماندالورین است که درد و رنجهای اکثری را کشیده هست و در یک کهکشان بدور افتاده بیرون از قلمرو تازه سرگردان میباشد و عملکرد دارد به هدف خود برسد.